بسم الله الرحمن الرحیم
خاری بود در چشم منافقین :
نوشته م طاهری ؛
وقتی کادر رهبری خود فروخته سازمان مجاهدین! خلق که همان خلق قهرمان ایران اسلامی به حق آنها را « سازمان منافقین » نامیدند ، پس از سه سال کش و قوس درکوران سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی اهداف پلید خود را دست نایافتنی دیدند ، رو به مبارزه ی به اصطلاح مشی مسلحانه! آوردند . اما کدام مبارزه ، آنها تعریف این مبارزه را از طریق تحمیل اراده ای رعب آلود آمیخته با زور بر مرکز قدرت ایران اسلامی ، یعنی همان مردم انقلابی کوچه و بازار دانستند . به خیال خام خود ، از این طریق هم پایه های نظام که مردم بودند را از نظام جدا می ساختند و هم انتقامی پلید از مردمی می گرفتند که تن به ایدئولوژی ( فرقه ای ) آنها نداده بودند و سخت مانده بودند با روحانیت .
در گذری خلوت از بازار ، جوانکی خام از همین منافقین کوردل ، سلاح بر دست گرفته و وارد مغازه ای می شود ، به بالای سردر مغازه نظری می افکند که خیاط، عکس امام خمینی(ره) را بر بالای سر خود نصب کرده ، و بی هیچ مقدمه ، سلاح را بر قلب پیرمرد نشانه گرفته و شلیک می کند و سوار بر موتور متواری . . . و چه بسیار که اینچنین ، قربانی تروریستهای منافق شدند .
آن روزهای تلخ را و این صحنه و مشابه اینها را امت انقلابی امام ، در جای جای ایران اسلامی در سال ۱۳۶۰ بارها و بارها مشاهده کردند و همزمان با تشییع پیکرهای مطهر شهدایی که از جبهه های نور علیه ظلمت در جنگ با رژیم بعث عراق بر دوش خود می گرفتند ، گل واژه های شهیدی که از ترورهای ناجوانمردانه منافقین روسیاه بر زمین افتاده بودند را بر دوش گرفته و تشییع می کردند .
در این بین پزشکی که سالها از خدمت به مردم کوچه و بازار غافل نمانده و پیر و جوان بر خدمت صادقانه و خالصانه طبابت او اذعان داشتند ، از این قاعدهی شوم منافقین بی نصیب نماند و در شامگاه پنجشنبه ۸ مرداد ماه ۱۳۶۰ در حدود ساعت ۱۰ شب ، با ریختن مواد آتشزا به داخل مطب اباشهید دکتر حاج محمد حسن طاهری ، در نشانی بسیار آشنای ؛ شیراز – خیابان شهید بهشتی (نادر) – اول قدمگاه – طبقه اول ، آنرا به انتقام سیاه خود به آتش کشیدند .
مطب اباشهید ظرف چند دقیقه سوخت و چیزی از محتویات آن بجای نماند و تلاش آتش نشانان هم نتوانست از آن بکاهد ، اما حالا در دو سوی این کارزار هر کدام به چه عاقبتی رسیده اند . یکی نام پدری شهید و پزشک دردآشنا و مبارز نستوه را با خود به سرای باقی برد و در دیگر سوی . . .
. . . و چه عاقبت نکبت باری برای آنها رقم خورد و به نفرین ابدی یک ملت مظلوم دچار شدند . آنها به کشورهای اروپایی و سپس به پادگان اشرف عراق خزیدند و برای ارتزاق جسم پوسیده شان ، شدند وطن فروشانی خودفروخته و خود را تمام قد ، در منجلابی فرو کردند که حالا امروز هیچ کجای دنیا جا ندارند و زباله دانی تاریخ هم ، از تعفن ایشان به دنبال مفری برای خود می گردد !. آنها که تحت الحمایه مجلس سنای آمریکا حکم برائت از اعمال تروریستی گرفتند !. مرگ بر آمریکا! و مرگ بر منافقین !.